۱۳۸۸ خرداد ۳, یکشنبه

انتخابات



چند تا حالت بیشتر نداریم :
  • عده ای که خودشون رو قاطی حرفای سیاسی نمیکنن .
  • عده ای که دیپلمات به دنیا اومدن
  • عده ای که خود به خود پاشون به حرفای سیاسی وا شده.
اولی ها یا کوچه بازاری هستن که میگن یه لقمه نونی گیرمون بیاد عمرمون بگذره و یا آدمای بد بین و ترسویی هستن که اسم سیاست که میاد حاضرن داوطلبانه خودشونو به اطلاعات معرفی کنن تاحُسن نیتشونو نشون داده باشن.این ادما عین بچه های خوب به احمدی نژاد رای میدن .ممکن هم هست که بی سر و صدا رآی هاشونو خالی بندازن .شایدم در موارد نادر به میرحسین بدن... رأی !
دومیا اونایی هستن که سرشون درد میکنه واسه بحثای سیاسی و خامه نی و مجلس نگهبان و .... اینا رای نمیدن و در بهترین شرایط سفیدشو میدن . 
سومیان اون مردم بدبختی هستن که خیلی در حقشون ظلم شده. و هر کدوم از اینا پتانسیلشو دارن که یه چه گوارا یا سوپر من از آب در بیان
من حرفم با طرفدارای میرحسین و کروبیه. دوستان دلسوز من. سابقه ی همه ی اینا خرابه. اینا تعیین صلاحیت شدن چون اتو داشتن دست کله گنده ها. تا بخوان کوچکترین ساز مخالف با ولایت فقیه بزنن پتشون رو آبه .  در حال حاضر 46 میلیون نفر واجد شرایط رأی هستن . سری قبل خودتون دیدید که چقد از 46 تا تو انتخابات شرکت کردن. ایندفعه بازم کمتر خواهد بود. به نظر من اگه اون اکثریت استندبای یه عده شون با دعوت امثال میرحسین وسوسه شدن که رأی بدن یعنی تأیید افرادی مثه احمدی نژاد و میر حسین و .... اگه نه صبوری کردن و از خیر اون مهری که قرار بود به شناسنامشون بخوره گذشتن یعنی ملت به بلوغ فکری برای شناخت و انتخاب کسی که خودش صلاح میدونه رسیده. بچه وقتی بچه است بهش غذا میدن بخوره وقتی بزرگ شد میگه خودم بلدم قاشق رو بده خودم بخورم یا غذا نمیخورم . متأسفانه خیلی ها در گیر سیاست نیستن ولی به خاطر همون مهری که میخوان به شناسنامشون بخوره میرن پای صندوق . بعدش اینکه بعضی ها چقدر خوش بین هستن. همین هایی که از خاتمی و به دنبالش از اصلاح طلبها حمیت میکنن مگه یادشون رفته دوران خاتمی رو؟عناوین زیر رو از یکی از وبلاگها برداشتم .خاطراتی از دوران خاتمی
1)قتل‌های زنجیره‌ای2) کوی دانشگاه 3)بسته شدن فله‌ای مطبوعات4)حمایت از حزب‌الله و حماس 4) قتل زهرا کاظمی و بحرانی شدن روابط ایران و کانادا-اخراج سفیر کانادا از ایران 5)لغو قراداد ترکسل و تاو 6)فاجعه‌ی راه‌آهن نیشابور 7)پیشبرد مخفی برنامه‌ی هسته‌ای 8)قرار گرفتن در محور شرارت و بردن ایران به آستانه‌ی جنگ 9)لغو تعلیق غنی‌سازی 10)محاکمه‌ی شرکت کنندگان کنفرانس برلین11)رشد 100درصدی مسکن در مدت بسیار کوتاه 12)جیره بندی شدن آب، کمبود برق و گاز در تابستان و زمستان 13)برگزاری انتخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم 14)حمایت از تروریست های عراق، افغانستان و...15)پرونده‌ی وبلاگ نویسان 16)فسادهای مالی افشا شده توسط پالیزدار17)تبعید کردن روشنفکران و روزنامه‌نگاران18)میدان دادن به امثال مرتضوی 19)ظهور پدیده‌هایی همچون خفاش شب و سعید حنایی 20)حضور فرزندان فاسد هاشمی در شرکت‌هایی چون مترو تهران و بهینه‌سازی مصرف سوخت 21)فاجعه‌ی ورزشگاه نوشهر و آزادی(بازی ایران-ژاپن)22)ترکیدن حباب بورس 23)کاهش سهم ایران از دریای خزر به میزان 20درصد(اجلاس عشق آباد)24)مخالفت آمریکا با عبور خط لوله باکو-تفلیس-جیحان از ایران25)تحصن سراسری معلم .

مطالب زیر از وبلاگ مودی خانم گرفته شده و در جوابش من موارد پایینیش رو گفتم.

1- نخستین اصلی که به نظر می رسد ( بر اساس تجربه سال های اخیر ) همگان به آن اعتراف دارند این است که با شرایط موجود در ایران ، عدم مشارکت در انتخابات و برگزیدن راهبرد یا تاکتیک تحریم می تواند نتایج مصیبت باری برای مردم داشته باشد.
در کشور ما انحصار کامل دستگاه های تبلیغی و رسانه ای در دست یک جناح منتفع از قدرت است که بخش اعظمی از امکانات و قدرت کشور را در تملک خود دارد . 
از این رو گزینه تحریم همه جانبه که نیاز مند داشتن بلندگوها و ابزارهای تبلیغی سراسری است نمی تواند پیام خود را از دور افتاده ترین روستاها تا بزرگ ترین شهرها به گوش همه مردم برساند و در این صورت در اثر تبلیغات جناح حاکم عده ای رای خواهند داد و اثر گزینه تحریم را از بین خواهند برد .

1- آیا این به معنی اینه که خوش بین باشیم به نامزدهایی که توسط همانهایی تعیین صلاحیت شدن که احمدی نژاد رو تعیین صلاحیت کردن؟

2- گزینه تحریم در شرایطی موثر است که موتور محرک یک حرکت مدنی اعتراضی در برابر تمامیت خواهان را شعله ور تر ساخته و یک جنبش گسترده اجتماعی با خواست های واحد و رهبری منسجم را به هدفی مشترک برساند . اگر غیر از این باشد آیا جز از این است که تحریم انتخابات در حکم تایید حکمرانی جریانی است که ما معتقدیم قاطبه مردم مخالف سیاست ها و خط مشی های او هستند؟

2-با این هم مخالفم چون تبلیغاتی که برای نامزدها میشه مردم رو وسوسه میکنه که رأی بدن . همین حرف این آقا باعث میشه مردم در تصمیمی که برای تحریم گرفتن دو دل بشن. و از کجا معلوم اگه خواستن رأی بدن به همون احمدی نژاد ندن.

3- کسانی که با پاشیدن بذر یاس و ناامیدی مردم را به عدم شرکت در انتخابات دعوت می کنند باید جواب دهند که در ازای گوش سپردن مردم به خواسته آنها و اجابت در خواست شان چه گزینه ای را به جای شرکت در انتخابات پیشنهاد می دهند ؟ و در صورتی که گزینه ای جایگزین دارند چه ابزارها یی دارند تا بتوانند آن را فراگیر کنند ؟

در غیر این صورت آیا دعوت از مردم به خانه نشینی کاملا در جهت خواست و منطبق بر اهداف جناح حاکم نخواهد بود ؟
اینکه مردم رای ندهند ، حرف هم نزنند ،اعتراضی هم نکنند (چه فردی ،گروهی و یا سازمان یافته و مدنی ) همان خواست کسانی است که مردم را منفعل و متشتت می خواهند و از این رو در ماه های گذشته به انواع حیل تلاش داشته اند تا با ترویج روحیه ضعف وسرخوردگی و گاه حتی سخن گفتن دو آتشه و" اپوزیسیون وار" از تحریم ، مردم را از حضور در صحنه و به دست گرفتن سرنوشت آینده کشورشان بازدارند.

3-عدم شرکت در انتخابات یه چشم انداز چند ساله جهت شعله ور کردن آتش نفرت اکثریت خاموش بر علیه دولت خواهد بود.با نگاهی وسیع اگه بررسی بشه تأثیر تحریم به مراتب برای 4 سال دیگه آینده بهتری رو برای ایران تضمین میکنه.


4- پیش خود فکر کنیم که اگر امروز مثلا دکتر معین یا آقای هاشمی و یا جناب کروبی در 4 سال پیش به مسند ریاست جمهوری می رسید آیا وضع ما این بود ؟

4-از کجا معلوم این نمیبود؟ یا بدتر نمیشد؟

5- جناب آقای کروبی شخصیت برجسته ای است که دوستدار ملت بوده و دل سوز سرنوشت کشور می باشند؛ اما باید توجه داشت که مهندس موسوی نماینده طیف گسترده تری از گروه ها و شخصیت های سیاسی هستند و از این رو شانس انتخابشان (بنا به امار بیشتر نظر سنجی ها ) بیشتر از جناب کروبی است.

از این رو هر رایی که به آقای کروبی داده شود تنها از کیسه آرای مهندس موسوی کم خواهد کرد و سقف رای کروبی را به کف رای موسوی نزدیک تر خواهد ساخت .
از این رو کسانی که به امید تغییر رییس جمهور و برگزیدن رییس جمهوری دیگر رای می دهند باید بدانند که تنها در صورتی  می توانند به هدف خود برسند که همه به یک کاندیدای واحد رای دهند .
چه خوب است که جناب آقای کروبی با کناره گیری از رقابت و حمایت از مهندس موسوی مانع شکسته شدن آرا شوند  و با این کار خود نام خود را به عنوان اولین دلیل پیروزی اصلاح طلبان در انتخابات پیش رو ثبت کنند .

5- بدترین کار ممکن شرکت هر دو نفر در انتخابات بود.

6- مهندس موسوی امروز در جایگاهی است که می تواند حتی آرای بخشی از طیف مدافع اصولگرایان را نیز جذب کرده و بدین وسیله پس از پیروزی امکان تشکیل یک کابینه ائتلافی گسترده تر برای ایشان فراهم تر است .
پرواضح است که در این صورت با موانع کمتری در فعالیت های خود در مقام ریاست جمهوری مواجه اند  و می توانند بهتر برنامه های خود را به پیش ببرند. 

6-این حرف دلیل مستند نداره.از آقای احمدی نژاد هم خیلی ها حمایت میکردن.
7- باید توجه داشت که اگر مساله تغییر رییس دولت محقق شود خود یک پیروزی بزرگ است .باید از تجربه کشورهای دیگر درس گرفته و نهال نوپای دموکراسی در کشور را از گزند و آفات محفوظ کنیم . ب
اید اقدام  فرانسویان را در انتخابات سال 2002 به یاد بیاوریم که با راه یابی کاندیدای راست گرای افراطی "ژان ماری لوپن " به دور دوم ، حتی سوسیالیست های فرانسوی برای جلوگیری از پیروزی او به "ژاک شیراک " کاندیدای راست میانه رای داند و رقابت های گروهی و حزبی را برای منفعتی بزرگ تر و ملی تر به کنار گذاشتند .قطعا این عمل نشانه بلوغ سیاسی یک جامعه است و در این راه با توجه به عدم نهادمندی سیاسی در کشورمان و نبود احزاب فعال ،قوی و مردمی این وظیفه نخبگان ،جنبش های اجتماعی ،دانشجویان و دیگر اقشار آگاه و مطلع جامعه است که در 20 روز مانده به انتخابات حتی اگر شده با ترک کارو دیار  خود به روستاها و مناطق دور افتاده کشور رفته و با آگاه سازی چهره به چهره مردم مانع تحقق پروژه خوفناک "حاکمیت یکدست " شوند .عقل سلیم حکم می کند که  باید از همین امکان اندک موجود که حضور 4 سال یک بار در پای صندوق های رای است حداکثر بهره برداری را کرد و در چنین شرایطی ، عاقلانه ترین انتخاب برای تحولی بزرگ ،، "میرحسین موسوی" است.

7-جامعه ایران با فرانسه قابل مقایسه نیست. نظام حکومتی ایران این اجازه رو به مردم و انتخابش نمیده.

بلوغ سیاسی یعنی یا رأی ندیم یا روی رأی های سفید بنویسیم تعیین صلاحیت شورای نگهبان را قبول نمیکنیم. ما خودمان بلدیم . چون اگه در ایران به ازای 10 نفر یک آدم آگاه به مسائل جامعه وجود داشته باشه . همین یک نفر ده تای دیگر رو راهنمایی خواهد کرد تا بهترین فرد رو انتخاب کنن.

من در کل عقیده ام اینه . شرکت نکردن در انتخابات و یا انداختن رأی سفید موثر ترین و نتیجه بخش ترین کار خواهد بود. بیا جناب کروبی اصلاح طلب هستش . پرسیدن مسأله هسته ای رو چیکار میکنی میگه اون دست رهبری هست من در مورد اون هیچکاره ام.نه اگه بد میگم  یکی بیاد محبت کنه منو متقاعد کنه که رأی بدم.

۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه

یکی بیاد کهنه منو عوض کنه

در خوابی ناز بودم. قبل از خواب اعلامیه در کردم که خسته ام .خیلی هم خسته ام لطفا سکوت رو رعایت کنید که من ساعاتی بمیرم. هوا هم که از صبح ابری بود. موقعی که من داشتم هماهنگ میکردم خدا اونطرف با حالت دی: داشت یه پلاستیک بزرگ رو باد میکرد. خلاصه من خوابیدم تا اینکه چند دقیقه پیش خدا اون پلاستیکی رو که باد کرده بود رو ترکوند .من با صدای انفجاری مهیب از خواب پریدم و از شدت ترس الان دلم میخواد به اندازه چند سال خرابکاری کنم.  جای همتون خالی الان تو خیابون از بازتاب این جریان یک ولوله ای به پاست که نگو . به نظرم امشب در مورد همین موضوع توی گفتگوی ویژه خبری بحث بشه. خدایا چی بود این؟

خودآزمایی 
 نثر قضاوت چگونه است؟ 1-
زیبا و روان. مملو از آموزه های اخلاقی و اجتماعی و بی تربیتی و پرورشی - سرشار از ویتامین 

در نثر بالا منظور از حوادث گفته شده چه بوده است؟ 2-
صدای شدید رعد و برق 

۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۰, چهارشنبه

قضاوت گوارا



مــن تو دهــن این دولــــت میــزنــم

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۸, دوشنبه

دوست هات

رفته بودیم کنار دریا با دوستان . یه دختر پسری رو از دور میدیدیم که به هم گره خورده بودن. دوست دختر دختره هم کنارش بود. یعنی مجموعا دو تا دختر یه پسر. ما اینارو از کنار میدیدیم ولی بعدا که اینا پاشدن برن ، اومدن از کنار ما رد شدن . اولش از دور قلمی به نظر میرسیدن ولی وقتی اومدن نزدیک تر دیدیم دو عدد تانکر دارن یه پسر که شبیه مداد بود رو کاور میکردن. دوست دختر خانوم در تمام طول مدتی که ما اونجا اتراق کرده بودیم سوار پسره شده بود و من تعجب میکردم که این پسره چرا خفه نمیشه ! رفیقم گفت دختره رو میشناسه و تازه این ازون دخترای آروم و سر به زیر آستاراس .من شخصا معتقدم دختر میتونه سر به زیر و آروم باشه هات هم باشه .چه اشکالی داره که آدم همسر هیجان انگیزی برای مرد باشه .

*اگه بخوام به نظرات جواب بدم همینجا خودم کامنت میذارم دوستان.

خودتم فکر بکن

خوبه که آدم دوست های زیادی داشته باشه در بین دوستان آدم مطمئنی به حساب بیاد . ولی تا وقتی خوبه که دیگران سوء استفاده نکنن. بر فرض من و یکی داریم با هم حرف میزنیم . همش در مورد من یا همش درمورد اون آدم که نباید گفتگو بشه که. به غیر از موارد خاص که یکی مشکلی داره و میخواد مشاوره بگیره. آخه مخاطب بز که نیست .اگه یکی تحویل میگیره حرفایی که میزنی رو نباید سوء استفاده کنی . اون وظیفشو به عنوان مستمع خوب انجام داده تو هم به عنوان گوینده وظیفتو انجام دادی ؟خب البته من درکشون میکنم. هر وقت در مورد موضوع خاصی داریم با هم حرف میزنیم کلا حرفهایی هست که نه میشه به پدر و مادر و کلا بستگان در جه یک گفت نه میشه به دوست و همکلاسی گفت نه میشه...نه میشه حتی به خدا گفت ! مسائل و مشکلات زندگی هم وقتی که یه نفر نباشه که ادم باهاش درد دل کنه نعمته. چون باعث میشه آدم بهشون فکر کنه و بینشش وسیع بشه. میای غم و غصه هاتو میگی و خودتو خالی میکنی بعدا ً خیال میکنی سبک شدی. نخیر سبک نشدی فقط به جای اینکه خودت به مسائل زندگیت و به عشقت فکرکنی یکی دیگرو به فکر انداختی .اگه خودت به مسائلت فکر کنی خودتم فکرت باز میشه و یکی از اون آدمهای مطمئن میشی و بقیه میان ازت مشاوره میگیرن . اینطوری هیچ وقت افسرده نمیشی . فعلا اینارو علی الحساب داشته باش از من تا بازم یه فکری به حالت بکنم.